آغاز سفر از دبیرستان به دنیای حرفهای
در سالهایی که بیشتر جوانان هنوز درگیر امتحانات دبیرستان بودند، کوین گارنت تصمیم گرفت راهی بسکتبال حرفهای شود. او پسرکی بود با آرزوهای بزرگ و استعدادی چشمگیر که در سالنهای ورزشی مدرسهاش برق میزد. نگاههای مربیان حرفهای زودتر از آنچه تصور میشد روی او ثابت شد. وقتی تیم مینهسوتا او را در درفت سال ۱۹۹۵ انتخاب کرد، آغاز ماجرای او با NBA رقم خورد. گارنت خیلی زود نشان داد که برای این سطح ساخته شده است. هر بازی صحنهای بود برای نمایش شور و تعهد او. دیگر بازیکنان جوان، با دیدن او، جسارت یافتند تا رویاهای بزرگتری ببافند. این فقط یک آغاز بود.
2. قهرمان تنهامانده مینهسوتا
سالها در مینهسوتا گذشت، سالهایی که گارنت از یک بازیکن جوان، به قلب تپنده تیم تبدیل شد. تیمی که هیچگاه مدعی قهرمانی نبود، با تلاش او تا مراحل بالای لیگ پیش رفت. MVP شدنش در فصل ۲۰۰۴ گواه روشنی بود بر تأثیری که بر تیمش داشت. با وجود اینکه حلقه قهرمانی در کار نبود، ولی گارنت دست از تلاش نکشید. شبها در زمین میدرخشید و روزها الگوی جوانان شهر بود. او نه فقط با دستانش، بلکه با قلبش بازی میکرد. در میان تمام ناممکنها، او باور داشت که میتوان تغییر ایجاد کرد. مردی که امید را به مینهسوتا آورد.
3. طلوع دوباره در بوستون
وقتی به بوستون پیوست، بسیاری امیدوار شدند که او پاداش سالها سختکوشیاش را بگیرد. در کنار پل پیرس و ری آلن، گارنت بخشی از یک تیم رؤیایی شد. بالاخره در سال ۲۰۰۸، او جام قهرمانی را بالا برد. اشکهایش پس از آن برد تاریخی، حرفهای زیادی برای گفتن داشتند. او فریاد زد: "همه چیز ممکنه!" و آن لحظه تبدیل به خاطرهای ابدی شد. نه فقط یک قهرمانی، بلکه یک رستگاری بود برای مردی که سالها جنگیده بود. بوستون، برای او خانهای شد که در آن پایان خوشی را تجربه کرد. بالاخره افسانه، تاج خود را یافت.
4. یک مبارز واقعی در زمین
گارنت نه بهخاطر امتیازها، بلکه بهخاطر روحیهاش شناخته میشد. در زمین همیشه آماده نبرد بود. نگاهش، صدایش، حرکتهایش، همه چیز نشان میداد که او تسلیم نمیشود. حتی وقتی تیم عقب بود، او مثل شعلهای روشن میماند. هر بازی برایش جنگی تازه بود. او مثل یک رهبر ارتش بود که همتیمیهایش را در میدان نبرد هدایت میکرد. درگیریها برایش عادی بود، چون باور داشت باید برای پیروزی جنگید. این ویژگیها از او چهرهای ساخت که دوست و دشمن به احترامش سر تعظیم فرود میآوردند. گارنت هرگز عادی نبود.